پرسش و پاسخ و نظرات : تعبیر خواب | تعبیر دیدن یا شکستن شیشه در خواب

پرسش و پاسخ و نظرات درباره: تعبیر خواب | تعبیر دیدن یا شکستن شیشه در خواب

اشتراک در تاپیک
اطلاع رسانی از
7 نظرات
جدیدترین ها
قدیمی ترین ها بیشترین رای
Inline Feedbacks
نمایش همه کامت ها
و ک
مهمان

سلام خسته نباشید من خواب دیدم فلاسک چایمون پرچای بود یکی حواسش نبود زد قدش شیشه فلاسکم شکست بعد گفتن شیشه براش میزاریم در هیاهو بودن برای درست کردن شیشه یا خریدن خود فلاسک بعد اومدن پیش من که چند تا فلاسک نشونم بدن ببینم من مال خودمو میشناسم یا نه دیگه بیدار شدم 🙏

بتول رسولی
مهمان

سلام
خواب دیدم با مینی بوس از پلی رد شدیم بعد پیاده شدیم کنار رودخونه ای گل آلود که یه پل به دوقسمت عمودی تقسیم کرده بود دوتا مرد یکی این ور ل اون یکی اون پل تو آب بودن یکی از مردها گونی دستش بود بطری آب خالی جمع میکرد و داخل بطری می‌ریخت با یه تکون خودشون میکردید من یه جفت کفش سیاه وسفید نصبتا کهنه ام رو گم کردم یه خانمی که همراهمان بود از یه شیبی که میخواست داخل رودخونه بیفته پیداش کرد بهم داد

رمضانی ذوالبین
مهمان

خواب دیدم درجاده آی با ماشین میروم جلو مسیر ماشین کلا شیشه های درشت اندازه دوبرابر فندق به شکل مثلث و رنگ مهتابی تقریبا نائل به نور مهتاب ریخته شده است با ماشین از روی آنها عبور کردم و سعی می کردم روی آنها زیاد کردم اما ۷۰ درصد روی آنها می رفتم و ماشین بنده نیز پنچر هم نشد تعبیر آن چبست

حشمت اله احمدی
مهمان

سلام،دیشب خواب دیدم تو یه جمع خانوادگی نشسته ایم ومن بازن داداشم درگیری لفظی شدیدی پیداکردم واون پاشد بطرفم حمله کرد وهرچی ظروف شیشه ای ازجمله پارچ لیوان گلدان وبادست هل داد وشکوندش یعنی پودر شدن وبطرف همه پرت شد وچندین تکه شیشه هابه سروصورت وبدنم برخورد کرد،،،لطفا نظربدین ممنونم

SARA
مهمان

سلام ببخشید من دیشب حدود ساعت ۴ خواب دیدم ک پدرم (تازه فوت کردن) خیلی ناراحته و توی دستش یه اینه یا قاب عکس شکسته بود ممنون میشم اگه کسی میدونه تعبیرش چیه بهم بگه فکرم درگیره

یاسر
مهمان

سلام خواب وحشتناکی ۵دقیقه قبل دیدم تعبیرچیست..بازن وبچم توکوچه خوابیده بودیم شب بود بعد چند ساعت گفتم بریم تو خونه بخوابیم اینجا دلم خوب نیست.رفتیم.در رو بستم..در درست بسته نشد پشت بند رو انداختم.اومدم چنددقه بعد در زدن ی آدمی با مشکل ذهنی اومد در زد حالش خوب نبود بازور میخاس بیاد داخل..تا اومدم درو ببندم دیدم قفل خرابه.پشت بند بستم ولی بازم در راحت باز میشود سریع ب صابخونم گفتم دقیقا بعد سحر بود اومد که ببینه چخبره دید دعوای شدیدی شده شلوغ بود توهمین حین دعوا به خونه ماکشید شیشه های در رو شکستن من ب زور با پام در رو داشتم که کسی داخل نشه وحشت زده بودم صابخونم اومد داخل بچش بیرون موند یهو بچشوانداختن تو..دعوا ادامه داشت تا پلیس اومد و میگفتن دعوا بخاطر امام حسین بوده..ماشینم داغون شده بود خودمم ترسیده بودم ی قفل واسه در جورکردیم وشیشه شکسته بود فقط در ماشکسته بود..مردم داشتن قضیه رو میگفتن که یهو بیدارشدم احساس کردم تو بیداری هم دارم صحنه هارو میبینم چندبار تو خواب فک کردم خواب بوده اما نبود..چون ترسیده بودم وقتی بیدارشدم احساس کردم همه اتفاقات افتاده جرات بلندشدن نداشتم..که یهو پاشدم..من ۲ونیم خوابیدم و ۳ازخواب پریدم..لطفا راهنمایی کنید خیلی ترسیدم خیلی..

AIDA
مهمان

:good: :good: