سلام خواب دیدم که لیوانی شیشه ای در دست داشتم انگار خواستم آب بخورم تو هوای برفی بودم از دستم افتاد زمین شکست انگار ی حالت گریه داشتم تیکه ها رو جمع کردم که درست بشه ولی انگار نشد یکی گفت درست نمیشه بریز دور ولی من دلم نیومد بندازمش دور تعبیرش چیست ممنون میشم
بدون نام
مهمان
سلام خسته نباشید.من یک خاستگار دارم و قصد رد کردنش را دارم .خواب دیدم مشغول شستن ظرف هستم ومتوجه شدم لیوان شیشه ای که همیشه با او اب میخورم شکسته است شیشه هارا اهسته جمع کردم اما زمانیکه دستم را زیر شیر اب بردم دست هایم پر از زخم های ریز بخاطر بریدگی شیشه بود اما خونی نمی امد و فقط می سوخت
..
مهمان
سلام من خواب دیدم شوهر دختر عموم چند تا لیوان خوشکل دستش بود و داشت میومد اما یهو از دستش افتادن و شکستن اصلا هم بعدش بهشون اهمیت نداد
لطفا تعبیر خوابمو بگید
سعیده
مهمان
سلام من خواب دیدم خونه یکی از فامیل مهمان بودیم خواستم استکانها روبشورم چند تا شکست مرد اون خونه دید وگفت تا خانومم نیومده بنداز تو اشغال تا نبینه
حدیثه
مهمان
سلام خسته نباشین من خواب دیدم با یه پسری دم سینک ظرف شویی
من لیوان به دستم ولی در حال شستن لیوان بلور صاف بزرگ بودم یهو دستم دیدم خون میاد اون پسر ک پیشم بود لیوان گرفت بعد از خواب بلند شدم
سلام خواب دیدم که لیوانی شیشه ای در دست داشتم انگار خواستم آب بخورم تو هوای برفی بودم از دستم افتاد زمین شکست انگار ی حالت گریه داشتم تیکه ها رو جمع کردم که درست بشه ولی انگار نشد یکی گفت درست نمیشه بریز دور ولی من دلم نیومد بندازمش دور تعبیرش چیست ممنون میشم
سلام خسته نباشید.من یک خاستگار دارم و قصد رد کردنش را دارم .خواب دیدم مشغول شستن ظرف هستم ومتوجه شدم لیوان شیشه ای که همیشه با او اب میخورم شکسته است شیشه هارا اهسته جمع کردم اما زمانیکه دستم را زیر شیر اب بردم دست هایم پر از زخم های ریز بخاطر بریدگی شیشه بود اما خونی نمی امد و فقط می سوخت
سلام من خواب دیدم شوهر دختر عموم چند تا لیوان خوشکل دستش بود و داشت میومد اما یهو از دستش افتادن و شکستن اصلا هم بعدش بهشون اهمیت نداد
لطفا تعبیر خوابمو بگید
سلام من خواب دیدم خونه یکی از فامیل مهمان بودیم خواستم استکانها روبشورم چند تا شکست مرد اون خونه دید وگفت تا خانومم نیومده بنداز تو اشغال تا نبینه
سلام خسته نباشین من خواب دیدم با یه پسری دم سینک ظرف شویی
من لیوان به دستم ولی در حال شستن لیوان بلور صاف بزرگ بودم یهو دستم دیدم خون میاد اون پسر ک پیشم بود لیوان گرفت بعد از خواب بلند شدم