تعبیر خواب | تعبیر دیدن یا خوردن گوشت خوک در خواب

سلام من خواب دیدم دو نفر گوشت خوک را تمیز میکنند تا به مردم بفروشند من وقتی دیدم گوشت خوک هستش رفتم خونه ودرو بستم بعد با دخترم از پنجره نگاه کردین بعد یک خوک زنده بخاطر خوکهای مرده عصبانی بود وهمش میخواست به اونها حمله کنه

سلام من در خواب دیدم توی رستوران کار میکنم گوشت سفید و پخته شده شکم پر بود شبیه مرغ ولی بزرگتر از اون برداشتم بخورم فکر کردم مرغ هستش خیلی خوب پخته بود کامل خوردم طوری که فقط استخواناش مونده بود بعد خوردن یکی گف اون گوشت خوک بود من بعد شنیدن اون حرف حالم بهم خورد یجوری شده بودم نمیدونم تعبیرش چی میشه لطفا بگید

سلام، من در خواب ديدم كه يكي از اقواممون كه فوت شدن به من اصرار ميكنن گوشت خوك بخورم ولي من چون حرام هست نخوردم. ميتونيد لطفا تعبيرشو بگيد؟

سلام من خواب دیدم به همراه خانواده در حال خوردن آبگوشت با گوشت خوک بودیم لطفا تعبیرشو بهم بگید
دیدم درحال خوردن خود خوک رو هم میبینم که یک بچه خوک بود.

لطفا جواب تعبیر خوابم را حتما بدید اگه میشه برای ایمیلم ارسال کنید.
من در خواب دیدم که در مهمانی بزرگ هستن و چند نفر از مهمان هارو میشناسم. بعد یکی از افراد اون جمع که آدم بدی بود ولی به نظرم نفوذ و قدرت زیادی داشت من و سه نفر دیگر رو دعوت به خوردن غذا کرد بعد جلو چشممان دیوانه وار شروع کشتن و کندن پوست خوکی یا دقیق نمیدونم خوکی کرد و آنرا کباب کرد و من همش با خودم میگفتم که خوردن این گوشت حرام است و خدا را ناراحت میکنم ولی وقتی کباب شد بین ان جمعیت من تنها از اون گوشت خوردم و خود اون مرد که گوشت رو کباب کرده بود. بعد پدرم را دیدم که پرسید گوشت چه حیوانی است گفتند خوک و پدرم با ناراحتی گفت این گوشت حرامی است و نباید بخورید و دیگه از اون گوشت نخوردن. من به اون مرد گفتم که خوک ها شیطانی هستن و هرگز نمیمیرند و ناگهان خوک زنده شد و اون مرد خوک رو گرفت و از آنجا به بیرون پرت کرد.
خواهش میکنم بهم کمک کنید در این مورد ذهنم رو بیش از حد درگیر کرده.

سلام خسته نباشد .
امروز طرف های ساعت ۱۰ یا ۱۱ ظهر خواب دیدم
در خوابم نامزدی کرده بودم و خودم اگاه بودم ک نامزد داشتم
فهمیدم نامزدم گوشت مرده میفروشه خیلی عصبانی شدم گریه کردم فریاد زدم همه رو سرزنش کردم دعوای بزرگی شکل گرفت پلیس راخبر کردم در خواب به دارحمه رفتم همراه برادر نامزدم میگفتم ک چرا این کارا میکند خیلی عصبی بودم ناراحت کتکی از نامزدم خوردم سرزنشم میکرد ک به پلیس گفته بودم خیلی ناراحت بودم اما در خواب نمیدانستم ک من از این گوشت مرده خوردم یا نه شک داشتم نامزدم سرزنشم میکرد ک ما پول گوشت مرغ خریدن نداریم و من در فریزر را باز کردم همه گوشت مرغ هایی ک برادرم خریده بود را جلوش انداختم گریه میکردم بعد همراه نامزدم و برادرش به خانه رفتیم موهاییم خیس بود اما نمیدانستم حمام رفتم یا نه احساس میکردم حمام بودم کنار نامزدم دراز کشیدم نامزدم برای اینه ازیتم نکنه به دختر ها زنگ میزد منم از ناراحتی رفتم به خونه همسایه ک مرده اما در خواب انگار ک زنده بود درست یادم نیست مادرم اونجا بود داشتن اش درست میکردن ک بدن به مردم برادر مامزدم اومد و با پسر خالم درگیر شدن کمی خونین مالین شدن من همین طور گریه میکردم عصبانب بودم من دختر مجردی هستم ک نامزد ندارم ولی در خواب داشتم