افراد کینهای چه ویژگیهایی دارند؟
این افراد معمولا منفینگر هستند و نکات مثبت ماجرا را در نظر نمیگیرند. گذشته را فراموش نمیکنند و فقط به تلخیها و موارد ناراحت کننده فکر میکنند. همین مسئله باعث به وجود آمدن کینه در آنها خواهد شد.
انتقام دوست جدا نشدنی کینه است. وقتی کینه به وجود آمد، فکر انتقام لحظهای از شخص جدا نمیشود و تا زمانی که زهرش را نریزد آرام نمیگیرد.
زندگی کردن با فردی که رفتار کمی نامناسب 3 سال پیش شما با خانوادهاش را به یاد دارد و الان بعد از گذشت این همه مدت آن را تلافی میکند خیلی سخت است. ولی راهکارهایی برای کنترل و حذف این رفتارها در همسرتان وجود دارد.
علتها را شناسایی کنید
برای زندگی زناشویی خود زمان بگذارید. اخلاف نظرها و سوء تفاهمهای به وجود آمده در زندگیتان را پیدا کنید. بعد از پیدا کردن این اختلافات سعی کنید علت آنها را بیابید. بیطرف باشید و ماجرا را از دید یک شخص سوم نگاه کنید.
مشورت کنید
گاهی پیدا کردن ریشه مشکلات کار سختی میشود، مخصوصا اگر خودتان بخشی از اتفاقات باشید. برای این کار از مشاور یا یک فرد امین و باتجربه کمک بگیرید.
به جنبههای مثبت او فکر کنید
به یاد بیاورید که برای چه با او ازدواج کردهاید. نکات مثبت او را در یک دفترچه بنویسید و هر زمان که احساس کردید حس خوبی به او ندارید به آنها نگاه کنید. مسلما وقتی فردی کاری کرده که شما را عصبانی میکند، دیدن نکات مثبت وجودی این فرد کار بسیار دشواری است و شاید همان لحظه ممکن نباشد. انتظار هم نمیرود همان لحظه به این نکات فکر کنید. بلکه در اوج ناراحتی و عصبانیت، اول باید صبر کنید و هیچ اقدامی نکنید تا عصبانیت و ناراحتیتان فروکش کند و بعد از گذشت مدت زمانی دوباره فکرتان را جمع و جور کرده و جنبههای مثبت او و ماجرا را هم در نظر بگیرید.
شما کینه به دل نگیرید
در برابر لجبازی و کینه همسرتان شما لجبازی نکنید، چرا که اگر در این دور بیفتید روز به روز روابطتان بدتر و بدتر میشود و بازگشت به عقب غیر ممکن خواهد شد. همیشه یک راه برگشت برای زندگیتان به جا بگذارید و همه پلها را خراب نکنید.
قبول کنید که هر شخصی نقاط ضعفی دارد
همسرتان مانند هر انسان دیگری دارای نقاط ضعف، محدودیتها و کمبودهایی همچون خودتان است. باید برای داشتن زندگی خوب تلاش کنید. با همسرتان صحبت کنید و نارضایتی خود را به طور علنی به او بگویید و از او بخواهید که با هم به دنبال چارهای برای بهبود وضیعتتان باشید.
همسرتان را آرام کنید
در زمان عصبانیت همسرتان جواب او را ندهید و با او وارد بحث نشوید. خیلی از افراد در زمان عصبانیت هیچ حرف منطقی و قانع کنندهای را قبول نمیکنند. او را به آرامش دعوت کنید و همیشه خواستههایتان را در آرامش به او بگویید. البته وقتی خودتان هم عصبانی هستید از جر و بحث بپرهیزید.
در گفتگو با همسرتان به یاد داشته باشید
همسر شما انسان حساسی است. پس در درجه اول زمان مناسبی را برای گفتگو پیدا کنید. مثلا زمانی که او از سر کار برگشته و خسته و گرسنه است، زمان خوبی برای یک گفتگوی مفید نیست.
در گفتگو آرامش خود را حفظ کنید، سعی کنید منطقی باشید، از واژگان کنایهدار استفاده نکنید، به او هم فرصت صحبت کردن و دفاع از رفتار و حرفهایش را بدهید. اشتباهات همسرتان را با احتیاط و مهربانی با او در میان بگذارید چرا که اگر او احساس کند با بیان اشتباهاتش تحقیرش میکنید یا انتقادتان را توهین آمیز به او منتقل کنید، آنها را نخواهد پذیرفت. خودتان را در موقعیت او قرار بدهید و در پایان گفتگو حتما نتیجهگیری کنید.
انتظار نداشته باشید که در مدت زمان کوتاه به یک نتیجه شگفت انگیز برسید و اخلاق همسرتان کاملا عوض شود. قطعا بخشی از مشکلات به شما هم برمیگردد، پس سعی کنید رفتارهای نامناسب خود را حذف کنید و صبر داشته باشید.
خیلی سخته برام بعد از 16سال زندگی طلاق گرفتم توافقی بدون هیچی رفت زن گرفت زنش یه ماه بعد خودکشی کرد بچه هام دوباره اواره شدن با هزار قول و قرار و وعده وعید قبول کردم برگردم ولی از قبلش بدتر شده کاری کرد که دیروز خواستم خودمو اتیش بزنم از اونجا رونده و اینجا مونده شدم کاش به حرف خانوادم گوش میدادم و بر نمیگشتم
من از هجم خستگی روحی و جسمی دارم میمیرم خدا لعنت کنه مردای بیمار رو
سلام شوهر من خیلی کینه ای است اون باخواهرم یازده سال بد است دیگه خسته شدم همه به هم میگن باهاش صحبت کن اصلا اجازه صحبت نمیده این باعث شده توی رفتارم تاثیر بزاره
وای خیلی بده درکت میکنم اخه چطور برخورد کنیم با افراد کینه ای
خسته شدم چقدر من عذر بخوام رو خانوادش خیلی حساسه منم احترام میزارم کینه میگیره به سادگیم نمیبخشه در حالی که من همیشه بخشیدمش شکاکه گوشیمو میگرده پیامامو چک میکنه وقتی چیزی پیدا کرد از خانوادش ازم کینه میگیره میگه پشت سرشون خدا میدونه چی میگی چه کنم درحالی که اونم همیشه بی احترامی کرده به خانوادم من گذشتم
با سلام همسر من کینه ایه دیر میبخشه فقط کافیه به خانوادش بگی تو زود ناراحت میشه و خیلی شکاکه میکرده داخل گوشی ببینه چه چیزی از خانوادش پیدا. میکنه اون. میشه باعث بحث ازش عذر خواهی میکنم میگه من کینه ایم دیگه گذاشتمت کنار چند بار بخشیدمت در حالی که اونم به خانواده ام بی احترامی میکنه من هزار بار میبخشمش چه کنم خسته شدم تو دعوام بحث 4سال پیش یادشه هی میکوبه سرم دلش از سنگه
باسلام من با همسرم ۳۳سال زندگی کردم هر موقع بحث اندکی پیش میامد حرفهای ۳۳را مرتب تکرار میکرد از بس عقده ای بود پیش خودش تصور نمیکرد که ما کم سن وسال بودیم اگرهم بحثی بوده تجربه نداشیم اخر جانم به لبم رساند از بس موضوع های گذشته را تکرار میکرد اخلاق که نداشت دست بزن هم که داشت تو ان همه سال حتی یک روسری هم برایم نمی خرید تمام مهریه ام بخشیدم و از ان جدا شدم الان چندین ساله ازان جدایی میگذره هیچ حلالش نمیکنم امیدوارم در این حداقل به دار مکافات مبتلا بشه خودم یک کارمند بازنشسته خدا شکر حقوق خانه ماشین همه چیز هم دارم شکر دوتا پسرهم دارم که هر ازدواج موفق هم داشته بخاطر این نعمتها از خداوند شاکرهسثم خدا امثال چنین مردانی به عذاب گرفتار کنه که بخاطر مسائل پیش پا افتاده زندگی بر خودشان و دیگران حرام میکنند
زندگی با بعضی مردا خیلی سخته ..منم خسته شدم
تولدم که بود همسرم بهم گوشی هدیه داد ولی وقتی تولد شوهرم شد من تو اون زمان اندازه ی حتی یه عطر هم پول تو دستم نبود و حالا اون هی کنایه میزنه که هیچی نگرفتی برام و ازین حرفا و من تو دوران نامزدی به سر میبرم و محصلم و بابام باید پول هدیه میداد و نداد و حالا من چی کار کنم میشه کمکم کنید؟؟
شوهر من کینه ای هست وزود قهر میکنه نمیدونم چه کنم
سلام شوهر من کیتی هست ولی تقصیر خانواده خودم هست چون مادرم بیشتر بچهها و نواهاوداماد دیگشو خیلی دوست داره مثل اون روز منو برادرم خونمون نزدیکه همه من هم خونه نیستم اومدم شهرستان مادرم برای پسرش ماست فرستاده چون میدونه شوهرم خیلی دوست داره نفرستاده برای همین الان ناراحتی از اونو سر من درمیاره دعوا میکنه منم گفتم جدا بشیم تاازدست خانواده من راهت بشی اونم گفت باشه الانم از دیروز زنگ نزده نمیدانم چکار کنم چون دوسش دارم هرکس ی دردی داره بچه بگیدمن چکار کنم اگه به مادرم هم چیزی بگم حرف خودشو میزنه بامن دعوا میکنه نمیگه تقصیر منه به شوهرم فوشت میده
چرا نظر من را درج نمیکنید؟
لطفا اگر راهنمایی دارید بفرمایید از هر کس خانواده من خوشش نیاد یک ایرادی میگیره نمیذاره من هم اونجا برم
سلام علیکم عزیزان منم شوهرم فوق العاده کینه ایی است هفت سال کینه تو دلش مثل آب خوردن آسان است نمیدانم چکار کنم خانوادگی کلا اینجور بار اومدن نمیدانم چکار کنم هر کس جز خانواده خودشان را قبول ندارن
سلام چرا اونور قضیه رو نگاه نمیکنیم . خانمی رو میشناسم که با شوهرش بد صحبت میکنه . غرور شوهر رو لگد مال میکنه . اونو در درجه دوم و نه مساوی نسبت به خانواده اش قرار میده . گاهی شوهر رو آش نخورده و دهن سوخته میکنه . بعد خب اون شوهر هم کینه به دل گرفته . به نظرم صرفا آدم های کینه ای همیشه هم بد نیستند ، مثل این مورد وقتی جفا میبینه و زورش نمیرسه ،کینه به دل گرفته . لطفا در مورد این نمونه توضیح دهید
عزیزم بدین شوهر منم شکاک کینه ای و یه امتیاز از شوهرت جلوتر ایشون بدهیم است خوشبختانه
سلام
دیدم ادمی رو که هم کینه ایه و هم مغرور و …واقعا طلاق هم که راحت نیست و این ادما هم قبول نمیکنن خودشونو عوض کنن.
اینجا هم یسری راه حل برای تحمل و تغییر این اوضاع هست:
https://mashverapp.com/blog/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%85%D8%B4%D8%AA%D8%B1%D9%83/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D9%83%D9%86%D8%A7%D8%B1-%D8%A2%D9%85%D8%AF%D9%86-%D8%A8%D8%A7-%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1-%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%B4%D9%8A%D9%81%D8%AA%D9%87/
من شوهرم علاوه بر کینه ای بودن شکاک هم هست وقتی هم ک از چیزی ناراحت بشه دیگه کنترلش با کرام الکاتبینه همون لحظه داغ میکنه از اول زندگی هرچی قهر و حرف و دعوا بوده رو وسط میکشه و همرو ب هم ربط میده و چند روز نه حرف میزنه نه نگاه میکنه شبا دیر میاد بعد از شامش هم میره جاشو جدا میکنه میخوابه
خسته شدم از دستش من با این آدم چ کنم؟ هرجور با منطق با شعور با آرامش باهاش رفتار میکنم حرف میزنم فایده نداره ک نداره
عزیزم اگر با رفتن به مشاور حل نشد 100 درصد به طلاق فکر کن، چون آدم یکبار بدنیا میاد قرار نیست همه عمرشو با اعصاب خوردی و ناراحتی حرام کنه
همسرم مدام دادوفریاد میکنه همیشه خسته است حجم کارش زیاده ازمن میخواد شرایط خانه همیشه آرام باشه ولی واقعا با وجود پسر کلاس اولی و یه پسر بچه که تازه داره دهن وامیکنه حرف بزنه خیلی سخته.منم گاهی خسته میشم ماهی یبار نیاز به استراحت کامل دارم ولی دقیقا همون موقع که من هم عاطفی و هم جسمی نیازم بیشتره اون بیشتر دادو فریاد میکنه و منم دست خودم نیست مجبور میشم از سه چهارتا یکی جواب بدم آخرشم خودش میگه من کینه ایم و تلافی میکنم.
هیچوقت نمیشه باهاش حرف زد هیچوقت شرایط سخت من رو برای تنهابزرگ کردن بچه ها درک نمیکنه هیچوقت شرایط روحی روانی منو برای چندروز در ماه نمیخواد بفهمه.منم خسته شدم از بس که همه گفتن تو کوتاه بیا.به هیچ عنوان مشاوره رو قبول نداره.
من چیکار کنم؟هیچوقت نتونستم باهاش دردودل کنم.نمیدونم همه مردا اینطوری اند،؟من درکنار اون گاهی خیلی احساس درد روحی میکنم.فقط بخاطر بچه هام دم زندگی میکنم.زندگی من بااون دقیقا زندگی اجباری و انجام وظیفست.هیج عشق و عاطفه ای دریافت نمیکنم تا بخوام انتقال بدم.ازین وضع خسته شدم چه کنم؟
همه شون همینن انگار. همسر ممکن از خانواده مرد سالار بوده من زن سالار . زنی رو که به دنبال رفاه و آسایش خانواده و حقوق خودش باشه زن پرتوقع میدونه.تنها نیستی عزیزم . همسر من تو فشار مالی تغییر هویت داد .و فقط انگار باید سکوت کنم تا تو آرامش باشم .
عزیزم حالا شوهر شما تو زندگی خودتونه و مشکلات برا خودتونه , من چه کنم که همسرم با پدرش کار می کنه و آخرش هم کل درآمد منتقل میشه به حساب پدر گرامی و ایشون تصمیم گیرنده هست که برای چی بایستی خرج بشه البته ناگفته نمونه خونه هامون هم جداست ولی هنوز متوجه نشدن که پسری که ازدواج میکنه خرج و مخارجی داره و اگه شوهرم بخواد کاری انجام بده کل اعضای خانوادش بایستی نظر بدن
عزيزم ٢ تا پسر دسته گل داري
بردار ببر گردش و تفريح و شاد باش. خوشحال ك بيايي خونه همسرت هم از شادي شما خوشحال ميشه، وقتي از صداي بچه ها ناراحته، انقد بچه هارو بيرون خسته كن ك ميايي خونه بخوابن و مث دوره أوائل ازدواج با همسرت تنها باشي، كم كم تغييراتو ميبينه و كم كم باهاش حرف بزن از خوشحالي و علاقه هات بگو سفر نياز داريم يا… اونم كم كم نرم ميشه وقتي شور و هيجان علاقه تورو ب زندگي و بچه هات ببينه… ي كلام ختم كلام:
وقتي رو سنگ مدتها آب بريزي سوراخ ميشه، آدم هم نرم ميشه… فقط بايد بفهمه خدا بهش نعمت داده و دسته گل و اينها با شادي و تغييرات شما تًو زندگي نشون داده ميشه، مثلا جشنهارو بگير و كيك درست كن يا هرچيز مورد علاقش و سعي كن خونه آروم باشه تا بهت توجه كنه..
ي تايمي قرار بده مثلا يكماه ب سازش باش تا باهات همراه بشه كم كم…