با وجود ابزارهای مختلف بازاریابی که همه روزه در سطح جهان معرفی می شود باز هم تا کنون هیچ یک از ابزارها به قدرتمندی بازاریابی دهان به دهان (Word of Mouth marketing or WOM Marketing) نیست. کمی با خود فکر کنید. وقتی توصیه ای را راجع به یک محصول و یا خدمت از یکی از دوستانتان می شنوید بدون اینکه راجع به آن شکی به دل خود راه دهید نسبت به استفاده از آن محصول اقدام می کنید.
بعنوان مثال فرض کنید خانه ای در محله ای جدید تهیه کرده اید و به تازگی به آنجا نقل مکان کرده اید. در هنگام اسباب کشی که فرصت تهیه غذا ندارید از یکی از همسایه ها می پرسید که مثلاً بهترین کبابی محل کجاست. وی کبابی حسین آقا را به شما معرفی می کند و تلفن آن را در اختیار شما قرار می دهد. آیا شما برای تماس به آن کبابی شکی به خود راه می دهید و مثلاً از همسایه خود می پرسید که چرا وی این کبابی را بهترین کبابی می داند؟ بی شک اینگونه نیست و شما به آن کبابی زنگ زده و غذا سفارش می دهید. پس به جرات می توان گفت هنوز هم ما ابزاری برای بازاریابی بهتر از این ابزار در اختیار نداریم.
اما جالب است که با اینکه همه ما قدرت این ابزار را می دانیم از آن استفاده نمی کنیم. براستی چرا اینگونه است؟
این به این دلیل است که ما استفاده از این ابزار را بخوبی نمی شناسیم و درک درستی از چگونگی کارکرد آن نداریم. مسئله دیگری که باعث می شود تا ما به سراغ این ابزار نرویم این است که نتایج آن را به سختی می توانیم اندازه گیری کنیم. آنچه که بسیار واضح است این است که تبلیغات دهان به دهان به زمان نیاز دارد اما راهکارهایی وجود دارد تا بتوانیم روند آن را برای کسب و کار خود تسریع کنیم.
به جرات می توان تبلیغات دهان به دهان را بعنوان اولین و موثرترین ابزار بازاریابی نامید. مطمئن هستم تا کنون مطالب زیادی راجع به بازاریابی ویروسی خوانده اید. بازاریابی ویروسی دقیقاً برداشت جدیدی از بازاریابی دهان به دهان است. زبان همانند یک ویروس است.
بازاریابی دهان به دهان از دو عنصر تشکیل شده است:
۱) برنامه: برنامه عبارت است از اطلاعات خوب یا بدی که از کسب و کار شما به بیرون انتقال داده می شود.
۲) مکانیزم انتشار: در مورد بازاریابی دهان به دهان مکانیزم انتشار در واقع همان کلماتی هستند که از دهان خارج می شوند.
شما باید بیاد داشته باشید که صرفاً کلمات نیستند که در بازاریابی دهان به دهان استفاده می شوند بلکه عناصر دیگری نیز می تواند جایگزین کلمات شوند بعنوان مثال:
۱) تصاویر: اگر شما یک حلقه در دست چپ شخصی ببینید قطعاً به سرعت به ذهن شما خطور می کند که وی متاهل است. پس می بینید که گاهی اوقات تصاویر جا افتاده ذهنی چقدر سریع می تواند عمل کند.
۲) اصوات: متاسفانه ما در این مقاله نمی توانیم اصوات را بدرستی مثال بزنیم اما مطمئناً شما برخی از آنها را در ذهن دارید. مثلاً اگر چشم شما را ببندند و تبلیغ ایرانسل را برای شما پخش کنند شما براحتی می توانید حدس بزنید که این تبلیغ مربوط به چه شرکتی است.
۳) کلمات: که در مورد آن صجبت شد.
۴) نشانه ها: می توان سیب گاز زده اپل را نمونه ای از این نوع دانست. شما امروز پرایدی را می بینید که برای زیبایی که البته شاید خود راننده هم نداند، آرم شرکت اپل را پشت ماشین خود می چسباند و ماشین او رسانه ای برای تبلیغ شرکت اپل محصوب می شود.
بسته به نوع کسب و کار شما باید دید که کپامیک از این عناصر برای بازاریابی دهان به دهان در مورد کسب و کار شما موثرتر است. بی شک می توان گفت هنوز کلمات هستند که بسیار سریع انتشار می یابند.
اکنون بیایید بررسی کنیم که چگونه سرعت انتشار این نوع ابزار را در مورد کسب و کار خود افزایش دهیم:
۱) ابتدا باید ایمنی مخاطب را در مورد پیام خود کاهش دهید. این بدین معنی است که پیام شما باید بگونه ای باشد که از میان پیام های مختلفی که در طول روز به او می رسد متفاوت باشد تا در ذهن او ماندگار باشد.
۲) پیشنهاد شما می بایست برای مخاطبانتان اطمینان بخش باشد و آنها پیشنهادهای مشابه زیادی در مورد محصولات مشابه از رقبای شما دریافت نکرده باشند.
۳) مخاطب نباید بیش از اندازه در معرض دریافت پیشنهاد شما باشد. هر وقت بیش از اندازه یک پیغام را به مشتری برسانید او در برابر آن مصونیت پیدا کرده و دیگر پیام شما بر روی او اثرگذار نخواهد بود.
۴) پیشنهاد شما برای کسانی ارسال شود که به محصول و یا خدمات شما نیاز مبرم دارند. در اینصورت سرعت تکثیر پیام شما به شدت افزایش خواهد یافت.
یک نمونه خیلی خوب برای اینکه بتوانید در مورد کسب و کار خود بازاریابی دهان به دهان داشته باشید ساخت یک کتاب الکترونیکی کاملاً کاربردی در مورد کسب و کارتان است بگونه ای که اولاً آن را برای دانلود در تمام اینترنت منتشر کرده و از طرفی در انتهای ان PDF ذکر کنید که انتشار این PDF بلامانع است. البته اینکه این کتاب الکترونیکی باید چه ویژگی داشته باشد به شدت به نوع کسب و کار شما بستگی دارد. آنچیز دیگر که در این مورد می توان گفت این است که شما چه انگیزه ای برای انتشار این کتاب الکترونیکی به خواننده می دهید و ضمناً او با چه ابزاری می تواند آن را منتشر کند.
به شما توصیه می کنم با استفاده از کمی خلاقیت به چگونگی استفاده از ابزار دهان به دهان در مورد کسب و کار خود فکر کنید.
نویسنده مقاله: مسعود محمدی
درحال حاضر می توان تبلیغات عمدهای را انجام داد ولی آیا با برآوورد کردن هزینه آن ، میزان ریسکتان را بررسی کرده اید؟
ولی درحال بیایم به سرویس پیامک انبوه نگاهی بیندازیم و ببینیم در مقابل هزینه ای که می کنیم ، چقدر پتانسیل کسب و کارمان یا خدماتمان یا در برندینگ ما تاثیرگذار است:
شما فرض کنید که شما 100 پیامک در سطح محل سکونت خود ارسال می کنید و هزینه این 100 پیامک 1000 هزارتومان باشد ولی اگرکمی فکر وتامل بکنید می بینید از این 100 پیامک به راحتی 10 نفر مشتری شما می شوند که 10000 برابر این هزینه ای که کردید سود کسب می کنید و 90 نفر شما را به خاطر می سپارند و ناخودآگاه کالا یا خدمات شما را به دیگران توصیه می کنند و دقیقا همین اتفاق برای شما افتاده است که درحال حاضر شما خیلی از پیامک های تبلیغاتی را که دریافت می کنید را ، مجذوب بعضی از آنها می شوید و بعضی از همان تبلیغات را ناخودآگاه در یک دورهمی یا نشست دوستانه در وقت مناسب به دیگران توصیه می کنید.
پس به تاثیر فوق العاده سرویس پیامک واقف شدیم.برای استفاده از سرویس های با کیفیت و متفاوت به وب سایت مخابرات به نشانی http://www.mokhabratpayam.ir مراجعه نمایید.خودم از این سرویس استفاده می کنم و بسیار راضی هستم
سلام لطفا میشه بگین که چطور میشه واسه غذا ی خانگی که توسط چند خانم داخل خونه تهیه میشه باید بازاریابی کرد
سلام
شخصا معتقد هستم که باید برای تمام سوال های بازاریابی جوابی داده بشه . چون اگه ما نتونیم برای بازاریابی غذای خانگی شما راه حل کاربردی پیدا کنیم برای هیچ کالا یا خدمات دیگه ای نخواهیم توانست.
تو برنامه نویسی کامپیوتر یه بحثی هست بنام کپسوله سازی ، یعنی اینکه تمام زحمات و کار ها باید از دید مشتری مخفی باشند . فقط سرویس مورد نظرش براش ارائه بشن.
شما باید در مورد مثال غذای خانگی ، به هیچ وجه از روند انجام کارت به مشتری نهایی یعنی کسی که عذا رو میل میکنه اطلاعاتی ندی.اعم از جنسیت آشپز ها ، یا هر اطلاعات دیگه . چون مشتری فقط یه غذای خوشمزه می خواهد بدون هیچ چیز کم یا بیشتری.
مورد غذای خانگی هم باید از قالب عناوینی همچون خانگی بیرون بیاد و توی یه قالب استاندارد بازاریابی بشه.به هیچ وجه نباید اشاره به کلمه خانگی بکنید. چون تعبیر ها از غذای خانگی متفاوت هست . مثلا اکثر مشتری ها اگه به زبون هم نیارن حتما تو ذهنشون سوال ایجاد میشه که آیا آشپز خونه ای که این غذا رو توش می پزن تمیز هست یا نه؟ آشپزش موارد بهداشتی رو رعایت میکنه یا نه. خیلی سوالای دیگه که به خاطر اینکه پاسخ کلی تر باشه وارد جزئیات نمیشم.
اگه هدف شما صرفا تبدیل غذای خانگی به پول هست ، یک راه اینه که اون رو از طریق رستوران ها به دست مشتری نهایی برسونید یعنی مشتری اصلی رستوران و نه مشتری اصلی شما. چون مشتری اصلی شما در این حالت صاحب رستورانی هست که حاضر میشه از هر مدل غذاتون یه نمونه داشته باشه .
ممنون از اینکه مطلب بنده رو مطالعه فرمودین
موفق باشین