براستی چه عواملی باعث می شود تا زنان میل و رغبت خود به برقراری رابطه جنسی با شوهرشان را از دست بدهند؟
کاترین و همسرش جف مدت ۳ سال است که با یکدیگر ازدواج کرده اند . به علت ضعف جف در برقراری رابطه جنسی دو سویه ، یعنی ارتباطی که لذت طرفین را دربرداشته باشد، کاترین به تدریج تمایل خود را برای برقراری این ارتباط از دست داده و به سوی مردان دیگر گرایش می یابد، او بارها به شوهر خود خیانت کرده و با مردان دیگر رابطه جنسی برقرار می کند. اکنون کاترین دیگر از اینکار خسته شده و نیز در ارتباط با شوهر خود دچار عذاب وجدان شده است. او تصمیم می گیرد تا مشکلش را با یک مشاور خانواده در میان بگذارد.( به دلیل حفظ حریم خصوصی مراجعین از اسامی خارجی بجای اسامی ایرانی استفاده شده است)
کاترین در اولین جلسه مشاوره می گوید: ” جناب مهدی آریافر ! من هربار که با مردی رابطه جنسی برقرار می کنم ، دچار عذاب وجدان شدید می شوم و حتی دوبار هم دست بخودکشی زده ام. اکنون بجایی رسیده ام که احساس می کنم دچار تنوع طلبی جنسی شده ام و شاید باور نکنید وقتی همسرم به بدنم دست می زند احساس خیلی بدی به من دست می دهد. من از یک طرف از ارتباط جنسی با او گریزان هستم و از طرف دیگر از اینکه بارها به او خیانت کرده ام احساس عذاب وجدان شدید می کنم.”
به عنوان یک مشاور نمی خواهم زن را از گناه خود در خیانت به همسرش مبری بدانم اما باید به حقایق تلخی در ارتباط با مردان اشاره کنم. بخصوص بسیاری از مردان ایرانی که اطلاعات و آگاهی چندانی در مورد نحوه ایجاد رابطه جنسی دوسویه با همسرشان ندارند.
متأسفانه بسیاری از مردان در برقراری یک رابطه جنسی دو سویه که هم تأمین کننده لذت خودشان باشد و هم لذت کافی را به زن بچشاند ، عاجزند. ارتباط جنسی خوب زن را نرم و ملایم می کند و باعث می شود دریچه ی قلبش را به روی تجربه عشق باز کند و به روشی مشخص عشق همسرش را نسبت به خودش به یاد بیاورد. لمس ماهرانه و آگاهانه شوهر، هیچ شکی در ذهن زن نمی گذارد که او برای شوهرش مهم است. ارتباط جنسی عالی به زن تسکین می دهد و به او کمک می کند با جنبه ی زنانه اش ارتباط یابد. ارتباط جنسی عالی قدرت عظیمی دارد که می تواند زوجین را به یکدیگر نزدیکتر نموده و یا از هم دور سازد.
متأسفانه بسیاری از مردان تنها به لذت جنسی خود اهمیت می دهند و برایشان مهم نیست که همسرشان هم به لذت جنسی مطلوب برسد . از طرفی برخی از مردان نیز به اشتباه احساس می کنند که زنشان همانند آنها از انجام رابطه جنسی لذت می برد اما در واقعیت اینطور نیست . به هر دو دسته فوق باید عرض کنم که تجارب من در طی سالها مشاوره در خصوص خیانت همسران نشان می دهد که اینگونه از مردان باید منتظر وقوع خیانت و یا فروپاشی زندگی خود و یا داشتن همسرانی افسرده و فرزندانی پرخاشگر و ناموفق باشند.
مردان باید بدانند که زنان نیز همانند آنها عاشق ارتباط جنسی خوب هستند، منتها تفاوت بین زن و مرد در این است که زن اشتیاق زیادی به ارتباط جنسی ندارد مگر اینکه ابتدا نیازش به عشق و محبت ارضا شود. زن قبل از آغاز رابطه جنسی نیاز دارد احساس کند برای مرد موجودی خاص و دوست داشتنی است. متأسفانه بسیاری از مردان ایرانی بدون توجه به خواسته های عاطفی زن، تنها به انجام رابطه جنسی و عمل دخول سریع فکر می کنند و این احساس بد را در زن بوجود می آورند که او تنها برده جنسی شوهرش است و هر وقت جناب مرد بخواهد، زن باید در خدمت ارضای نیازهای جنسی او باشد.
مردان باید بدانند طبیعت آفرینش زن بگونه ای است که عشق برای او از ارتباط جنسی خیلی مهمتر است، اما وقتی نیاز به عشق ارضا شود، اهمیت ارتباط جنسی در زن نیز به شدت افزایش می یابد.
جالب است که بگویم حتی اگر زنی احساس عشق به همسرش نداشته باشد اما احتمال بدهد که مورد عشق و محبت شوهرش است، می تواند اشتیاق عمیق به ارتباط جنسی را در خودش احساس کند. اما مرد تنها به فرصت و مکان نیاز دارد تا برانگیخته شود. در آغاز ارتباط، برانگیختگی جنسی برای مردان خیلی سریع و خودبه خود صورت می گیرد.
وقتی مردی از سفر به خانه برمی گردد، ممکن است بلافاصله ارتباط جنسی بخواهد، در حالیکه همسرش به زمان نیاز دارد تا با او صحبت کند و آرام آرام به وی نزدیک شود. بدون درک چنین تفاوتی ، برای مرد خیلی راحت است که احساس کند طرد شده یا زن احساس کند که صرفاً یک برده جنسی برای شوهرش است.
این تفاوت بسیار مهم میان زنان و مردان به جنبه فیزیولوژیکی آنها برمی گردد. هورمون هایی که در بدن مرد مسئول برانگیختگی هستند، به سرعت ساخته می شوند و سپس بلافاصله بعد از اوج لذت جنسی رها می شوند. اما در زن لذت جنسی خیلی آرام ایجاد می شود و مدتی بعد از اوج لذت جنسی هم باقی می ماند. در واقع این تفاوت در عملکرد هورمونی نشان می دهد که زن قبل از اشتیاق به تحریک جنسی، ابتدا باید احساس گرمی، شهوت و جذب شدگی کند وگرنه رابطه جنسی لذتی برای او نخواهد داشت.
متأسفانه مردان توقع دارند بدانند همسرشان را خوشحال کرده اند در حالیکه خودشان زن نیستند.
درک آنچه زنان در ارتباط جنسی می خواهند برای مردان دشوار است، چون آنها خیال می کنند از قبل به این رموز آگاهی دارند. در بیشتر موارد، مرد خیال می کند همه چیز را می داند. او به اشتباه تصور می کند که آنچه باعث خوشحالی و ارضای خودش می شود، باعث ارضای همسرش هم می گردد. وقتی زن ارضا نمی شود، شوهرش تصور نمی کند که مشکل در روش های جنسی اوست، بلکه مرد خیال می کند بی شک همسرش مشکلی دارد. شوهر درک نمی کند که نیازهای همسرش در ارتباط جنسی با نیازهای او فرق دارند.
از طرفی تعداد اندکی از مردان هم هستند که می دانند زنان در ارتباط جنسی چه می خواهند اما گرایش دارند تا آنرا فراموش کنند و به روش اشتباه خود رابطه جنسی را انجام دهند. وقتی مرد برانگیخته می شود، به طریقی همسرش را تحریک می کند که خودش دوست دارد، نه آنگونه که همسرش می پسندد. برای اینکه ارتباط جنسی در طول زمان خوب و عالی باشد. مرد باید از نیازهای متفاوتی که همسرش دارد آگاه شود و زن باید به شوهرش کمک کند تا در ارضای جنسی او موفق باشد.
خوشبختانه در طی چند جلسه با همکاری مثبت و سازنده کاترین ، مشکل تنوع طلبی جنسی او را حل کردم و به شوهرش جف نیز پیش زمینه های برقراری رابطه جنسی را آموختم. بعد از آن جلسات آموزشی، جف به اهمیت موضوع عشق ورزیدن قبل از ایجاد چنین رابطه ای پی برد. با تغییرات رفتاری جف در هنگام برقراری رابطه جنسی، کاترین نیز به زندگی خود با همسرش متعهد شد و دست از خیانت به او برداشت. اکنون یک سال است که کاترین زندگی تازه ای را با شوهرش آغاز کرده و از برقراری رابطه عاطفی و جنسی با او لذت می برد.
درس زندگی از خاطرات مهدی آریافر – مشاور خانواده در خصوص رابطه جنسی با همسر
با سپاس از همکاری افتخاری ندا طهماسبی از شرکت کنندگان
دوره های آموزشی ” گروه درس زندگی ” برای تنظیم این متن