دلایل ایجاد اختلال پرخوری و یا بی اشتهایی عصبی
بیشترین گروهی از مردان که به اختلال خوردن, پرخوری و کم خوری مبتلا شدهاند، نوجوانان قبل از ورود به دانشگاه و ورزشکاران بودهاند. در اغلب موارد درمان مبتلایان به اختلالات خوردن شامل دارودرمانی و رفتاردرمانی همزمان است.
اختلال خوردن چیست؟
هر چند که اختلالات خوردن (Eating disorders) در مردان در مقایسه با زنان شیوع کمتری دارد، باید توجه داشت که این اختلالات محدود به گروه سنی خاص یا جمعیت خاصی از مردان نیستند. تا به امروز، بیشترین گروهی از مردان که به این اختلالات مبتلا شدهاند، نوجوانان قبل از ورود به دانشگاه و ورزشکاران بودهاند.
در اغلب موارد درمان مبتلایان به اختلالات خوردن شامل دارودرمانی و رفتاردرمانی همزمان است. بیشترین گروههای دارویی که در این زمینه مورد مطالعه قرار گرفتهاند عبارتند از:داروهای ضدافسردگی و آنتیسایکوتیکها. تحقیقات متعددی در مورد اختلالات خوردن در زنان وجود دارد؛ اما متاسفانه تعداد این مطالعات در مردان اندک است.شیوع اختلالات خوردن در مردان به اندازه زنان نیست؛ مطالعات برای این اختلاف نسبت 1 به 4 را در جمعیت عمومی و 1 به 2 را درمیان ورزشکاران تخمین زدهاند.
طبق مطالعهای که نتایج آن در شماره آخر نشریه انجمن پزشکی آمریکا به چاپ رسیده، عدم رضایت از شکل ظاهری بدن در نوجوانان، آنان را به سمت عادات سالم زندگی سوق نداده و برعکس، با رفتارهای ناسالم تغذیهای در این گروه سنی مرتبط است.
در نسخه چهارم اصول تشخیصی اختلالات روانپزشکی (DSM-IV)، به 3 نوع اختلال خوردن اشاره شده است؛
بیاشتهایی عصبی (Anorexia nervosa)
پراشتهایی عصبی (Bulimia nervosa)
اختلال پرخوری (binge eating disorder)
در سال 1996 میلادی، انجمن روانپزشکی آمریکا نسخه DSM-IV-PC اصول تشخیص اختلالات روانپزشکی را منتشر کرد. در این نسخه، اختلالات رفتاری خوردن به شکلی دیگر مورد توجه قرار گرفتند. در نسخه پنجم (5-DSM) که در 2013 میلادی به چاپ رسید، طبقهبندی کاملتری انجام شد و مواردی نظیر پیکا، نشخوار، اختلال محدودیت/اجتناب از دریافت غذا نیز به اختلالات خوردن اضافه شدند.
اختلالات خوردن در پسران نوجوان
در سال 2006 میلادی، مطالعهای روی مردان در گروه سنی نوجوان و جوان انجام شد و براساس آن تخمین زدند که 5 الی 15 درصد از کل موارد بیاشتهایی عصبی و پراشتهایی عصبی و 40 درصد از موارد اختلال پرخوری، در مردان و پسران اتفاق میافتد. بهطور کلی، شیوع بیاشتهایی عصبی در مردان در مقایسه با زنان 10 به 1 بود؛ اما با در نظر گرفتن علائم نسبی که در 5-DSM گنجانده شده، این نسبت به میزان 2 به 1 افزایش مییابد.
در گذشته وجه مشخصه بیاشتهایی عصبی عبارت بود از آمنوره (فقدان قاعدگی در سه چرخه پیاپی). این مشخصه بهدلیل ناکارآمدی آن در تشخیص اختلال در زنان قبل از بلوغ، مردان و زنان یائسه از 5-DSM حذف شد. در بررسیهای غربالگری این اختلالات، عواملی نظیر شاخص توده بدنی (BMI)، قد، وزن، دور بازو و ضخامت پوست سر و قطر عضله سه سر نیز باید در نظر گرفتهشود. مردان مبتلا به پراشتهایی عصبی، به میزان بیشتری از سایر اختلالات روانپزشکی-نظیر سوءمصرف مواد-رنج میبرند.
اختلالات خوردن در مردان ورزشکار
نوجوانان توسط همکلاسیهای هم سن و سال خود و نیز رسانههایی نظیر تلویزیون و شبکههای اجتماعی تحت فشار هستند و از آنها انتظار میرود که بدنی ایدهآل داشته باشند. از اوایل دهه 1980 میلادی، افزایش قابلتوجهی در تعداد مردان مدل با اندامهای عضلانی و عضلاتی حجیم مشاهده شده است. بیشترین تمرکز رسانهها روی مردان شرکتکننده در مسابقات ورزشی بود. اگر ورزشکاری، بدن ایدهآل برای ورزش مورد نظرش را نداشت، هر چند که موفق بود، باز هم از بدن خود رضایت نداشت. ورزشکاران حرفهای باید مصمم و ایدهآلگرا باشند و روحیه رقابتی داشته باشند، تا بتوانند در ورزش موفق شوند. متاسفانه اینها دقیقا فاکتورهایی هستند که خطر ابتلا به اختلالات خوردن را افزایش میدهند. بنابراین مهم است که مربیان نسبت به تغییرات وزن و عادات ناسالم خوردن در ورزشکاران آگاه باشند تا این اختلالات در مراحل اولیه تشخیص داده شده و در صورت ابتلا، از عوارض جدی جلوگیری شود.
گزینههای درمانی اختلالات خوردن
گزینههای درمانی موجود برای اختلالات خوردن، براساس نوع اختلال متفاوت هستند. مبتلایان به بیاشتهایی عصبی، بیشترین سود را از روان درمانی میبرند. گزینههای دارویی برای مبتلایان به بیاشتهایی عصبی عبارتند از داروهای آنتی سایکوتیک و ضدافسردگیها. در میان آنتی سایکوتیکها، الانزاپین بیشترین پشتوانه مطالعاتی در کمک به وزنگیری مبتلایان به بیاشتهایی عصبی را دارد. استفاده از ضدافسردگیها در بیاشتهایی عصبی، بهخصوص مهارکنندههای اختصاصی بازجذب سروتونین، به نظر میرسد که موجب افزایش قابلتوجه وزن شود. درمان ترکیبی شامل هر دو گزینه رواندرمانی و تجویز ضدافسردگیها، نتایج بهتری از روان درمانی به تنهایی نشان نداده است. به علاوه، مبتلایان به بیاشتهایی عصبی، پاسخدهی درمانی خوبی به شناخت-رفتار درمانی دارند.
گزینههای درمان دارویی این بیماران عبارتند از ضدافسردگیهای سه حلقهای، مهارکنندههای اختصاصی بازجذب سروتونین نظیر فلوکستین و داروهای ضدتشنج نظیر توپیرامات. اخیرا درمان مبتلایان به بیاشتهایی عصبی با استفاده از ترکیب درمانی دارو و شناخت-رفتاردرمانی نشان داده که ارجحیتی بر شناخت-رفتاردرمانی به تنهایی ندارد. در مبتلایان به اختلال پرخوری، نتایج به دست آمده از شناخت-رفتاردرمانی موفق بودهاند. گزینههای دارویی برای اختلال پرخوری عبارتند از لیزدگزامفتامین (Lisdexamfetamine) که اولین داروی مورد تایید سازمان غذا و داروی آمریکا برای درمان این اختلال خاص خوردن است. گزینههای دیگر شامل ضدافسردگیها (سیتالوپرام، اس سیتالوپرام، ایمیپرامین، سرترالین) و داروی ضدتشنج توپیرامات است.مطالعات قبلی در مقایسه شناخت-رفتار درمانی همراه با دارودرمانی، ارجحیتی بر دارودرمانی تنها نداشتهاند. طبق دستورالعمل منتشر شده از سوی انجمن روانپزشکی آمریکا، لیزدگزامفتامین موجب کاهش در علائم پرخوری (تعداد روزهای پرخوری در هفته) شده؛ هر چند که هیچ مطالعهای اثر لیزدگزامفتامین را با شناخت-رفتاردرمانی مقایسه نکرده است.
منابع : گروه سلامت سیمرغ
salamatiran.com